کد مطلب:137394 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:248

دو روایت درباره ی ابوطالب
ابن هشام می نویسد: «ابوطالب به فرزندش علی علیه السلام گفت: محمد صلی الله علیه و آله تو را جز به خیر و نیكی دعوت نكرده است، پس به او بپیوند و ملازم او باش». [1] و معنی اسلام هم در واقع همین اعتراف كردن است به این كه دعوت محمد صلی الله علیه و اله به خیر و صلاح بوده و اطاعت و پیوند با او واجب و ضروری می باشد.

و نیز ابن سعد می نویسد: «چون علی علیه السلام خبر مرگ پدرش ابوطالب رحمه الله را به پیامبر صلی الله علیه و اله رسانید، آن حضرت گریست و فرمود: برو غسلش بده، كفنش كن و دفنش نما، خداوند او را مورد غفران و


رحمت قرار دهد». [2] .

و معلوم است كه پیامبر صلی الله علیه و اله هیچ گاه امر به تجهیز یك مشرك و ملحد نمی كند، و نیز طلب رحمت و رضوان برای او نخواهد كرد.

خیلی عجیب و غریب است كه اسلام ابوطالب نیاز به دلیل داشته و ایمانش مورد سؤال قرار گیرد، در حالی كه در دوران طفولیت پیامبر صلی الله علیه و اله سرپرستی او را به عهده داشت، و وقتی حضرت بزرگ شد ابوطالب یاریش كرد، و برای نصرت و یاری آن حضرت بلا و مصیبت بسیاری را تحمل نمود تا احدی طمع آزار و اذیت به رسول خدا صلی الله علیه و اله را پیدا نكند. و نیز خیلی عجیب است كه اسلام وی مورد سؤال قرار گیرد در حالی كه بزرگان ما اتفاق دارند كه اگر دفاع و حمایت ابوطالب از اسلام و دعوت محمد صلی الله علیه و اله نبود، اثری از اسلام باقی نمی ماند.


[1] السيرة النبوية، ج 1، ص 247.

[2] طبقات ابن سعد، ج 1، ص 123- و سيرة الحلبية، ج 1، ص 467.